بیرانوند: "مسی" نه، برای دو نفر دیگر نقشه کشیدهام!/ هزار بار پنالتی "رونالدو" را دیدم
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۲۹۹۶۲۱
به گزارش گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان ، ۹۷ برای او سال تحقق آرزوهای بزرگی بود که سالهای نه چندان دور در ذهن میپروراند؛ همان روزهایی که در این شهر بزرگ، دغدغه سرپناه داشت و گمنامی بزرگترین مشخصه او بود.
"علیرضا بیرانوند" نمونه بارز یک انسان خود ساخته است که میتوان برای نوجوانان این مرز و بوم او را مثال زد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خوابهای طلایی او وقتی تعبیر شد که تلفیق توانمندی و فرصت، تبدیل به سکوی پرتابش شد. او نیز مثل همه معروفها و محبوبهای این جامعه ضعفها و قوتهایی دارد، اما اگر منصفانه به روند او در این سالها بنگریم، باید معترف شویم که با کمترین حاشیه و بیشترین تلاش، سیمای فوتبالیستی نمونه را از خود به نمایش گذاشت.
حضور درخشان در جام جهانی روسیه، صعود به فینال لیگ قهرمانان آسیا در جامه سرخ پرسپولیس و عملکرد قابل قبول در جام ملتهای آسیا، نوید این را داد که قلعه تیم ملی ایران صاحب کلید داری مطمئن شده است. این گفتگو با علیرضا بیرانوند، زوایای پنهان شخصیتی او را نمایان ساخته است؛ او هنوز هم خواب میبیند؛ خوابهایی طلایی که گاهی کابوسهای لعنتی بر آنها سایه میافکنند شماره یک تیم ملی ایران برای تعبیر آن خوابها فکرهایی در سر دارد؛ او نمیخواهد به این موفقیتها قانع باشد؛ سقف آرزوهای او بلند است هدف بزرگ و بعدی او ۲۰۲۲ قطر است؛ شاید آنجا هم بتواند با حسرت گذاشتن بر دل یک ستاره دیگر، دلربایی کند.
۹۷ برایت رویایی رقم خورد؛ از سال۹۷ صحبت کن!
خیلی خوب بود و به خاطر این سال همیشه خدا را شکر میکنم. در این سال جام جهانی، جام ملتهای آسیا و لیگ قهرمانان را پشت سر گذاشتم که در کنار موفقیتهایی که به دست آمد تجربیاتی را کسب کردم. در این سال برکت زیادی به زندگی ورزشی من آمد، به خصوص در پرسپولیس که تا فینال لیگ قهرمانان آسیا رفتیم.
همه خوابهای طلایی روزهای دور زندگیات تعبیر شد؟
اگر بخواهم حقیقت را بگویم باید عنوان کنم آرزوهای من سقف ندارد و هنوز کامل نشده است.
کلا خواب میبینی؟
کسی هست که خواب نبیند؟ گاهی اوقات انسانها خوابهایی را میبینند که میتواند به زندگیشان کک کند خوابهایی هستند که راههای پیشرفت را به شما نشان میدهند من زیاد خواب میبینم عادت دارم که هر شب قبل از خواب تصویرسازی کنم در این سال این موضوع خیلی به من کمک کرد؛ به ویژه قبل از جام جهانی روسیه. گاهی هم حتی نیم ساعت قبل از خواب تمرکز میکنم.
کابوس چطور؟
خیلی وقتها کابوس میبینم و بعد که از خواب بیدار میشوم از افرادی که میشناسم تعبیر آن کابوسها را میپرسم؛ خوابهای انسانها به اعتقادات آنها ارتباط دارد. برخی خوابها تصویر رنگی زیبایی دارند و برخی همان کابوسها هستند.
کدام کابوس در فوتبالت تعبیر شد؟
الان یادم نیست، اما بعد از جام جهانی و قبل از فینال لیگ قهرمانان آسیا یک شب خواب دیدم که اطرافم پر شده از مار و مارها داخل جیبهای کت و شلوارم میروند، اما نیشم نمیزنند. خواب عجیبی بود و وقتی تعبیر آن را پرسیدم گفتند آن مارها دشمنان تو هستند. نمیدانستم آنقدر دشمن دارم و اتفاقا بعدها آن دشمنان را شناختم. شما وقتی به خدا توکل کنید این کابوسها به خیر میگذرند. یک عادت دیگر هم دارم که سریع صدقه میدهم و قربانی میکنم.
آیا خواب رونالدو را دیدهای؟
(میخندد) نه، او را در واقعیت دیدم و پنالتیاش را گرفتم.
سال ۹۷ را میتوانیم بهتر سال زندگی فوتبالی علیرضا بیرانوند بدانیم؟
بله، یکی از بهترین سالهای زندگیام بود و شاید به قول شما بهترین سال زندگیام.
دلیل اصلی اوجگیریات در این سال چه بود؟
خیلی مسائل بود، اما اگر بخواهم خیلی خلاصه برای شما بگویم، دلیل اصلی موفقیت من این بود که روی کارم تمرکز کردم. اجازه ندادم ذهنم را خراب کنند به حاشیهها کاری نداشتم و در این راه دوستان خوبم به من مشاوره میدادند.
این بیرانوند با بیرانوند چند سال قبل فرق دارد، خیلی بی حاشیه جلو رفتی؛ آیا از کسی مشاوره میگیرد؟
بله، افرادی را در کنار خودم دارم که خیلی کمکم میکنند البته نامی نمیبرم، اما همینجا از آنها تشکر میکنم. درباره حواشی هم باید بگویم انسانها وقتی بزرگتر میشوند با تجربهتر هم میشوند من از اتفاقات گذشته درس گرفت در گذشته شاید جوانی کردهام و اشتباهاتی داشتهام، اما امروز حواسم به همه چیز هست یک روزهایی با آقای منصوریان حرفم شد و او هم مرا بازی نداد و من هم رفتارهای اشتباهی انجام دادم که الان وقتی به آن روزها نگاه میکنم میبینم خودم در آن ماجرا ضرر کردم و عقب افتادم. الان، اما میگویم مربی هر چه میگوید بازیکن باید اطاعت کند. باید هر اتفاقی حتی اتفاقات تلخ را به فال نیک گرفت. اینها درسهایی بود که من از گذشته گرفتم و الان بیشتر مراقب هستم.
تو مهره قابل اطمینانی هم برای کیروش و هم برانکو بودی، اما چگونه از جنگ بین آن دو نفر جان سالم به در بردی و قربانی آن اختلافات نشدی؟
خب خودتان در سئوال قبلی گفتید که من بی حاشیه جلو رفتم. دلیلش همین بود البته گاهی رسانهها هم با بزرگ کردن یک ماجرا برای تیمها و بازیکنان حاشیه درست میکنند در داستان تیم ملی و پرسپولیس اگر من هم وارد آن دعوا میشدم شک نکنید خراب میشدم. من افتخارم بود که شاگرد آقای کروش و آقای برانکو بودم من سرباز هستم؛ هم در تیم ملی و هم در پرسپولیس. آن روزها وقتی به اردوی تیم ملی میرفتم پرسپولیس را فراموش میکردم و وقتی هم به پرسپولیس برمیگشتم دیگر تیم ملی را از یاد میبردم.
به نظر نمیرسد آدم با سیاستی باشی، اما در تیم ملی و پرسپولیس بسیار با سیاست عمل کردی که جایگاهت را در دو تیم از دست ندادی؛ این را قبول داری؟
قبول ندارم، چون از سیاست خوشم نمیآید. دنیای سیاست پیچیدگیهایی دارد که من آنها را بلد نیستم همین دیروز در یک شرکتی بودم که در جمع حاضران گفتم من بلد نیستم شرکتی صحبت کنم، اما تا صبح برایتان ورزشی حرف میزنم در همان ماجرای تیم ملی و پرسپولیس هم فقط سعی کردم روی کار خودم تمرکز کنم البته مشاورانم نیز خیلی کمکم کردند.
صادقانه بگو بعد از مهار پنالتی رونالدو در جام جهانی روسیه، اولین مسئلهای که به ذهت رسید چه بود؟
صادقانه بگویم؟ خب اولین فکر این بود که الان مردم در ایران چقدر خوشحال شدهاند بعد از مهار آن پنالتی چند ثانیهای داغ بودم و نمیدانستم چه کار بزرگی کردهام حس عجیب و غریبی بود، اما بعد که دیدم در دنیای مجازی آن صحنه چه بازتابهایی داشته، تازه متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است.
شاید صد سال دیگر وقتی بخواهند از تو نام ببرند، بگویند همانی بود که پنالتی رونالدو را گرفت، فکر میکنی در آینده اتفاقی براید بیفتد که مهار پنالتی رونالدو را تحتالشعاع قرار دهد؟
الان نمیتوانم جواب این سئوال را بدهم.
آن صحنه را چند بار دیدهای؟
من بازیکنی نیستم که به یک صحنه چند بار نگاه کنم، اما صحنه پنالتی رونالدو را در فضای مجازی شاید هزار بار دیدم کامنتهای مردم هم خیلی برایم جالب بود.
چندی قبل برخی کارشناسان ورزشی در تحلیل فنی خود از عملکرد تو گفته بودند بیرانوند پس از مهار پنالتی رونالدو دوباره متولد شد و اعتماد به نفسش در کمتر از یک دقیقه به اوج رسید؛ خودت این موضوع را قبول داری؟
من در آن مسابقات کلاً خوب بودم. بازی با مراکش و اسپانیا هم بد نبودم، اما چون گذشته سختی داشتهام و از صفر به اینجا رسیدهام و رسانههای داخلی و خارجی آن اتفاقات را میدانستند، بعد از مهار ضربه رونالدو حرکتم بازتاب زیادی در ایران و خارج ایران داشت رگفتن پنالتی بهترین بازیکن جهان واقعاً لذت بخش بود. رونالدو میرفت برای گرفتن ششمین توپ طلای خود و آن پنالتی جدا از بحث توپ طلا سرنوشت تیم آنها را تغییر داد. پرتغال اگر بازی را میبرد سر گروه میشد و به روسیه میخورد و میتوانست صعود کند آن پنالتی سرنوشت تیم آنها و خود رونالدو را عوض کرد.
رونالدو معمولاً پنالتی خراب نمیکرد و خب طبیعی بود که گرفتن پنالتی بهترین بازیکن دنیا اعتماد به نفس مرا بالا ببرد. خیلیها قبل از آن بازی انتظار داشتند که رونالدو از ۳۰، ۴۰ متری به من گل بزند، اما او از فاصله ۱۰ متری موفق به این کار نشد. من هم معتقدم بعد از جام جهانی چند پله پیشرفت کردهام.
پرسپولیس هم به موازات تیم ملی عملکرد خوبی داشت، اما در فینال لیگ قهرمانان ترمز آن کشیده شد؛ صادقانه بگو که آیا فکر میکردی پرسپولیس با آن پنجره بسته به فینال برسد؟
بله، اما حیف که در فینال باختیم البته اگر بخواهم صادقانه حرف بزنم باید بگویم زور ما به تیم ژاپنی نمیرسید. وقتی پنجره نقل و انتقالاتی ما بسته شد دیگر کسی از ما انتظار زیادی نداشت، اما خود ما وقتی در اردوها با بچههای تیم دور هم جمع میشدیم میگفتیم: مردم از ما انتظار ندارند، اما خودمان که از خودمان انتظار داریم. کسی فکر نمیکرد آن تیم بتواند تیمهای الدحیل والسد را شکست دهد.
حالا به جز رونالدو، ژاوی هم به خاطر مهار آن ضربه سر وی در دیدار نیمه نهایی برابر السد چهره تو در ذهنش هست؛ آیا تصور این موفقیتهای ماندگار را داشتی؟
اتفاقاً یکی از بچههای تیم ملی تعریف میکرد که در دوحه ژاوی را دیده و او گفته اگر پرسپولیس بیرانوند را نداشت ما به فینال رفته بودیم.
برای مسی نقشهای نداری؟ شاید اگر فرصتی میشد تا یک موقعیت هم از او میگرفتی سالها بعد نوههایت برای معرفی تو میگفتند: بیرانوند همانی بود که آه و حسرت دو تن از بهترینهای تاریخ فوتبال دنیا را سبب شد؟
به قول شما همین حرف را بعداً بگویند. مسی را دوست ندارم، اما شکارهای من در جام جهانی بعدی "نیمار" و "امباپه" خواهند بود. برای آنها نقشه دارم.
پس منتظر "چطوری نیمار؟ " و چطوری "امباپه؟ " هم باشیم؟
(میخندد) احتمالاً برنامه دیگری داشته باشم.
علیرضا، اگر به عقب برگردی کدام اشتباهت را تکرار نمیکنی؟
زندگی میآید و میرود و همه اشتباه میکنند، اما من اگر به عقب برگردم اشتباهی که در دوران علیرضا منصوریان مرتکب شدم را انجام نمیدهم. چون علی آقا آدمی بود که در حق من پدری کرد و بازیام داد و وقتی بازی نمیکردم مرا به تیم امید دعوت کرد. وقتی به عقب نگاه میکنم حسرت میخورم که چقدر اشتباه کردم.
در این سال کدام اتفاق باعث شد بیشتر از قبل خدا را شکر کنی؟
یکی همان پنالتی رونالدو دیگری مهار ضربه ژاوی در بازی با السد.
آخرین بار کی گریه کردی؟
خیلی مواقع از خوشحالی گریه کردهام، اما بعد از حذف تیم ملی ایران در بازیهای دور قبل جام ملتهای آسیا در استرالیا گریه کردم آخرین بار بعد از شکست در فینال لیگ قهرمانان آسیا برابر کاشیما گریه کردم آن لحظات اگر به من چاقو میزدند خونم در نمیآمد.
وقتی شنیدی مقام معظم رهبری در جلسهای با هیئت دولت به عملکرد تو اشاره فرمودند: چه احساسی پیدا کردی؟
مایه افتخارم بود که رهبر عزیزم از من یاد کردند خیلی خوشحال شدم و مثل همه دوست دارم ایشان را از نزدیک ببینم.
آیا شده علیرضا بیرانوند مشهور این روزها به تنهایی سری به میدان آزادی تهران بزند، همان جایی که در روزهای گمنامی پاتوق او بود و با خودش خاطرات و روزهای سخت گذشته را مرور کند؟
نشده به آنجا بروم، اما هر وقت جایی یک جوان را میبینم که مثل گذشتههای خودم غرق در مشکل است سریع خودم را یاد میآورم. یاد کارهایی میافتم که خودم در آن روزها انجام میدادم. این کمک میکند تا قدر موقعیت الانم را بدانم.
شنیدهایم که دانشجو شدهای؟
بله الان دانشجوی رشته تربیت بدنی در دانشگاه آزاد زاغه لرستان هستم.
تا به حال بر سر مزار زنده یاد ناصر حجازی حاضر شدهای؟
بله، همین جا باید اعلام کنم که ناصر خان حجازی الگوی ورزشی بنده بوده و همه جوانها او را دوست داشتند.
در آخر با مخاطبان این گفتگو سخنی داری؟
برای همه مردم ایران آرزوی سلامتی دارم و امیدوارم سال آینده برای همه بهتر از امسال باشد. انشاالله که تیراژ "کیهان ورزشی" هم هر روز بیشتر از دیروز باشد.
منبع:کیهان ورزشی
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اخبار ورزشی لیگ برتر فوتبال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۲۹۹۶۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پادشاهی در تهران که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
همشهری آنلاین ؛ حوادث: تصویر تاجی را روی بدنش خالکوبی کرده و میگوید که سردسته یک باند سرقت است. همه او را پادشاه صدا می زنند چون عاشق دستور دادن است. گفتوگو با او را میخوانید.
جرمت چیست؟
سند نمره کردن. تا حالا چنین اصلاحی شنیده اید؟ اجازه بدهید توضیح بدهم. کار من این است که ماشین های تصادفی را می خرم و بعد به اعضای باند سفارش همان مدل را می دهم تا سرقت کنند. مثلا اگر ۲۰۶ سفید تیپ دو تصادفیبخرم به همدستانم سفارش همان مدل را می دهم. به بعد از سرقت، شماره شاسی و موتور خودروی تصادفی را با دستگاه هک روی خودروی سرقتی می زدم. سپس ماشین جدید را با مدارک خودروی تصادفی به فروش می رساندم. به این پروسه می گویند سند نمره کردن.
چه شد که پایت به دنیای سارقان کشیده شد؟
ماجرایش جالب است. چند سال قبل عاشق یک دختر بودم. به من گفتند فلانی مثلا اصغر آقا به دختر موردعلاقه ام متلک پرانده است. رفتم سراغش اما او قسم خورد که متلک نگفته است. همین موجب شد تا با اصغر آقا دوست شوم. او گفت سارق است اما متلک پران نیست. بعد که فهمید مکانیکم پیشنهاد سرقت داد. این شد که با او و دوستانش آشنا شدم و پایم کشیده شد به دنیای سارقان خودرو.اما حالا سابقه ام زیاد شده و دیگر کمتر سرقت می کنم. سرکرده گروهم و برای خودم نوچه هایی دارم. به من می گویند پادشاه.
برای همین است که روی دستت تاج خالکوبی کرده ای؟
درسته. من عاشق قدرت و سلطنت هستم.فقط روی دستم نیست، همه جای بدنم را تاج تتو زده ام. همه دیگر از من حساب می برند و ریاست باند را به عهده دارم.
نوچه هایت چطور سرقت می کنند؟
با شاه کلید. گاهی هم شیشه می شکنند. مابقی هم فوت و فن های ما سارقان است که نمی توانم عنوانش کنم. البته اغلب ۲۰۶ و ال ۹۰ سرقت می کنند. مشتری های زیادی هم دارد و بازارش خوب است.
از هر خودرو چقدر گیرت می آمد؟
کف قیمت خرید خودروی تصادفی ۵۰ میلیون تومان است و خودروی ۵۰ میلیونی را حدود ۲۵۰ میلیون تومان می فروشم. اما چون با سارق شریک هستم تقسیم بر دو می کنیم. از هر سرقت ۱۰۰ میلیون گیرم می آید.
با پول های سرقتی چه کردی؟
خرج عشق و صفا می کنم. پول دزدی که برکت ندارد، اصلا نمی فهمم چطور خرج می شود.